اولین جنگ ساسانی با رُمیها/ادامه ضعف دولت پارتها مصادف شده بود با اوج قدرت امپراتوری رُم و به نظر میرسید رُمیها نیز علاقهای به هجوم به شرق ندارند گو این که از طرف دیگر خیالشان از پارتیها راحت بود چرا که این اواخر آنها در چند نبرد منطقهای ایرانیها را شکست داده بودند.
آنتوانت و ایران؛ نبرد ایران و رُم/مرگ سزار و جنگهای داخلی رُم در نهایت سبب به قدرت رسیدن مارک آنتوانت و اکتاویوس شد. اکتاویوس در اروپا قدرت را در دست گرفت و آنتوانت پس از ازدواج با کلوپاترای معروف، مصر، شمال آفریقا و آسیای نزدیک را در اختیار گرفت. رُم در آن سالها در اوج قدرت بود و لژیونرهای این کشور، دنیای متمدن آن روزگار را کاملاً تحت سیطره داشتند اما در شرق، آنها موفق به ورود به خاک ایران و بعد از آن دسترسی به ثروت هندوستان نشده بودند.
نبرد تراژان و ایران/از حدود سالهای 20 میلادی به بعد امپراتوری رُم مجدداً رو به ترقی بود حال آن که ایران دوران پارت مرتب ضعیفتر میشد. پادشاهان اشکانی به سرعت جای خود را به نفرات بعدی میدادند و امپراتوری پارت دیگر قدرت 1 قرن قبل خود را نداشت.در این میان اما در رُم پس از مرگ نروا، حاکم بزرگ رُمی، تراژان یک نظامی جنگدیده بود که قصد داشت مرزهای شرقی رُم را وسعت دهد و به همین جهت به بهانه دخالت ایران در امور ارمنستان در 114 میلادی با لژیونرهای ورزیده اروپایی خود عازم سوریه شد.
قیام بردگان به رهبری اسپارتاکوس/اساس قدرت امپراتوری رُم در بهرهکشی از غلامان، بردگان و گلادیاتورها بود. در 73 پیش از میلاد امپراتوری با تهدید بسیار جدی داخلی به نام قیام بردگان روبه رو شد که اگر تازه نفسیِ نیروهای رُمی نبود، همین شورش سبب پایان عمر امپراتوری میشد.
نبردهای دوران سزار/امپراتوری رُم در دوران طلایی خود فرماندهان بزرگی به خود دید اما شاید در بین آنها نتوان مردی به قدرت سیاسی، فرماندهی و جنگاوری سزار پیدا کرد. سزار طی سالهای 70 تا 44 قبل از میلاد در عرصه سیاسی و نظامی رُم ظاهر شد و توانست طی این سالها امپراتوری رُم را در شمال آفریقا و جنوب غرب اروپا تثبیت کند و در شمال سنگینترین ضربات را به گلها بزند و حتا در انگلستان نیرو پیاده کند.
انحطاط پادشاهی هخامنشی در کنار تضعیف روزافزون توانایی نظامیان یونانی سبب شد به مرور قدرتهای جدیدی سرنوشت جنوب اروپا، شمال آفریقا و حوزه مدیترانه را در دست بگیرند. این قدرتها کسی نبودند جز مردان رُمی و کارتاژی. رُمیها که با در هم کوبیدن مهاجمان شمالی موفق به تثبیت قدرت خود در ایتالیا امروزی و بنادر و جزایر جنوبی اروپا شده بودند، خود را در مصاف با کشوری دریایی به نام کارتاژ میدیدند. کشوری که کوچنشینان فنیقی 800 قبل از میلاد ایجاد کرده بودند. این سرزمین کلیهی سواحل شمالی آفریقا از غرب مصر تا مراکش امروزی از یک سو و سواحل جنوبی اسپانیا، فرانسه، ایتالیا و یونان را دربرمیگرفت. کارتاژ سراسر سالهای 400 تا 270 قبل از میلاد آرام آرام در حال قدرت گرفتن بود حال آن که این قدرت گرفتن در ابتدا چندان مورد توجه نبود و چنان که ذکر شد پس از تحلیل قوای ایران و یونان دیگر مدعی نداشت اما از اوایل قرن سوم قبل از میلاد، اوضاع تغییر کرد. رُمیها با ایجاد ارکان قوی حکومتی و ارتشی پرقدرت در حال قدرت گرفتن بودند. طبیعی بود پیشروی رُم به سمت جنوب به تشدید تضاد با کارتاژ کمک کند.
:: بازدید از این مطلب : 830
شیخیه، با مطرح کردن رکن چهارم، باب نیابت خاص امام زمان را که در اندیشهی امامیه با مرگ آخرین نفر از نواب اربعه بسته شده بود، مجدداً باز کردند و آن را منحصر به پیشوای خود دانستند.
این روزها، تأثیر فراگیر رسانه های جمعی بر باورهای عمومی و جهت دادن و مهندسی اذهان برای پذیرش یا مقابله با یک موضوع خاص، تبدیل به یکی از بدیهیات عصر حاضر شده و کمتر کسی را می توان یافت که به این موضوع اذعان نداشته باشد.
یکی از زوایای ناشناختهی امام عصر علیه السّلام، مهر و محبّت آن بزرگوار به انسان ها و به ویژه شیعیان است. متأسفانه از گذشتهی دور چنین بوده است که امام را تنها با شمشیر و خونریزی و قهر و انتقام معرفی کرده و چهرهای خشن از آن حضرت نشان داده اند؛ حال آنکه آن حضرت مظهر رحمت بی کران الهی و پدر مهربان امّت و همدمی دلسوز و همراهی خیرخواه است.
داستانی از روسهادوازده تا گرگ پا به فرار گذاشته بودند و پیرمردها با بیل عقب آنها میدویدند. یکی از گرگها گفت:- پیرمردها! به خانه برگردید... پدرمن صد تا از گوسفندهای شما را خورده، ولی من یک بار هم به گلّهی شما نیامدهام. پیرمردها به حرف گرگ گوش دادند و به منزل برگشتند.گرگ هم راه خود را پیش گرفت و دوان دوان رفت. در راه خوکی را دید که با بچّههایش به طرف او میآمدند.
اولین جنگ ساسانی با رُمیها/ادامه ضعف دولت پارتها مصادف شده بود با اوج قدرت امپراتوری رُم و به نظر میرسید رُمیها نیز علاقهای به هجوم به شرق ندارند گو این که از طرف دیگر خیالشان از پارتیها راحت بود چرا که این اواخر آنها در چند نبرد منطقهای ایرانیها را شکست داده بودند.
آنتوانت و ایران؛ نبرد ایران و رُم/مرگ سزار و جنگهای داخلی رُم در نهایت سبب به قدرت رسیدن مارک آنتوانت و اکتاویوس شد. اکتاویوس در اروپا قدرت را در دست گرفت و آنتوانت پس از ازدواج با کلوپاترای معروف، مصر، شمال آفریقا و آسیای نزدیک را در اختیار گرفت. رُم در آن سالها در اوج قدرت بود و لژیونرهای این کشور، دنیای متمدن آن روزگار را کاملاً تحت سیطره داشتند اما در شرق، آنها موفق به ورود به خاک ایران و بعد از آن دسترسی به ثروت هندوستان نشده بودند.
نبرد تراژان و ایران/از حدود سالهای 20 میلادی به بعد امپراتوری رُم مجدداً رو به ترقی بود حال آن که ایران دوران پارت مرتب ضعیفتر میشد. پادشاهان اشکانی به سرعت جای خود را به نفرات بعدی میدادند و امپراتوری پارت دیگر قدرت 1 قرن قبل خود را نداشت.در این میان اما در رُم پس از مرگ نروا، حاکم بزرگ رُمی، تراژان یک نظامی جنگدیده بود که قصد داشت مرزهای شرقی رُم را وسعت دهد و به همین جهت به بهانه دخالت ایران در امور ارمنستان در 114 میلادی با لژیونرهای ورزیده اروپایی خود عازم سوریه شد.